در بازارهای مالی، یکی از مؤثرترین روش های تحلیل، استفاده از پرایس اکشن است، روشی که با تکیه بر رفتار قیمت، مسیر بعدی بازار را پیش بینی میکند. اما نکته مهم اینجاست که پرایس اکشن سبک های مختلفی دارد و هرکدام برای نوع خاصی از تریدر مناسباند. انتخاب بهترین سبک پرایس اکشن یعنی پیدا کردن روشی که با شخصیت، تجربه و بازه زمانی معاملات شما هماهنگ باشد. پرایس اکشن (Price Action) در ساده ترین تعریف، یعنی تحلیل رفتار قیمت روی نمودار بدون استفاده ی مستقیم از اندیکاتورهای پیچیده. تریدرها با بررسی تغییرات قیمت در بازه های زمانی مختلف، تلاش می کنند میکنند مسیر بعدی بازار را پیشبینی کنند. به نقل از وب سایت Investopedia: پرایس اکشن به حرکت قیمت در طول زمان اشاره دارد و بسیاری از تریدرهای کوتاه مدت، تصمیم های معاملاتی خود را تنها بر اساس همین حرکات میگیرند. در واقع، این سبک از تحلیل به شما کمک میکند تا با نگاه به خودِ قیمت، رفتار خریداران و فروشندگان را بهتر درک کنید. نتیجه این است که تصمیم های معاملاتی خود را ساده تر، سریع تر و بر پایهی منطق بازار خواهید گرفت، نه بر اساس سیگنالهای تاخیری یا تحلیل های سنگین. برای آشنایی بیشتر با مفاهیم پایه ای و نحوهی عملکرد این روش، پیشنهاد میکنیم مقالهی پرایس اکشن چیست؟ را مطالعه کنید.
شناخت سبک های مختلف پرایس اکشن از مهم ترین مهارت هایی است که هر تریدر باید پیش از ورود به بازار بیاموزد. پرایس اکشن تنها مجموعه ای از الگو ها نیست، بلکه روشی برای درک منطق پشت حركات قیمت است. هر سبک، زاویه دید متفاوتی به رفتار بازار ارائه میدهد و درک این تفاوت ها کمک میکند تا تریدر با دقت و اعتماد بیشتری تصمیم بگیرد. از جمله اهمیت شناخت سبک های پرایس اکشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: شناخت و تمرین سبک های پرایس اکشن، در واقع پلی است بین یادگیری تئوری و کسب سود واقعی در بازار.
پرایس اکشن را می توان به دو دسته ی کلی تقسیم کرد: سبک کلاسیک و سبک مدرن. در سبک کلاسیک، تمرکز اصلی بر مفاهیم سنتی مثل خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت و الگوهای کندلی است. اما در سبک مدرن، تحلیل گران با نگاهی عمیق تر به ساختار بازار، جریان نقدینگی و رفتار تریدرهای بزرگ توجه میکنند. شناخت تفاوت این دو رویکرد، به معامله گر کمک میکند تا سبکی را انتخاب کند که با نوع بازار و شخصیت معاملاتی خود هماهنگی بیشتری دارد. سبک کلاسیک پرایس اکشن بیشتر بر مبنای مفاهیم سنتی تحلیل تکنیکال مانند خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، و الگوهای هندسی استوار است. این سبک با تأکید بر ساختار بازار و حرکت های عمده قیمت، به معامله گر چارچوبی منظم میدهد. سبک مدرن بیشتر به مفاهیمی چون عرضه و تقاضا، پول هوشمند، ساختار بازار و استفاده از حجم و خروجی قدرت حرکتی قیمت میپردازد. بسیاری از مدرسین امروزی، این سبک را به عنوان «نسخه بهینه تر تحلیل پرایس اکشن معرفی کردهاند که با پیچیدگیهای بازارهای امروزی هماهنگ تر است. بهترین و پرکاربردترین سبک های پرایس اکشن کلاسیک عبارتاند از: در ادامه، بهصورت جزئی تر هر یک از این سبک ها را معرفی کرده و کاربرد آن ها را در تحلیل بازار بررسی خواهیم کرد. سطوح حمایت و مقاومت از پایهای ترین مفاهیم در تحلیل پرایس اکشن هستند. سطح حمایت محدودهای است که معمولاً خریداران فعال میشوند و مانع از افت بیشتر قیمت میگردند، در حالی که سطح مقاومت جایی است که فشار فروش افزایش یافته و رشد قیمت متوقف میشود. این سطوح بهعنوان نقاطی در نظر گرفته میشوند که احساسات بازار در آن تغییر میکند و تعادل میان خریداران و فروشندگان جابهجا میشود. در پرایس اکشن، این نواحی نقش مهمی در تصمیم گیری دارند چرا که تریدر میتواند بر اساس واکنش قیمت به این سطوح، نقاط ورود و خروج خود را با دقت بیشتری انتخاب کند.
سطوح حمایت و مقاومت، دو قطب اساسی تحلیل تکنیکال هستند که قیمت معمولاً در آن ها متوقف میشود یا جهت حرکتش را تغییر میدهد. سطح حمایت نقطه ای است که فشار خرید قوی تر میشود و مانع افت بیشتر قیمت میگردد، در حالی که سطح مقاومت جایی است که فشار فروش غالب میشود و رشد قیمت را محدود میکند. به نقل از سایت DailyForex: این سطوح نواحی ای هستند که قیمت به طور مکرّر در آن ها واکنش نشان میدهد و تحلیل گران تکنیکال برای تعیین نقاط ورود و خروج از آن استفاده میکنند. در روش پرایس اکشن از این نواحی برای یافتن نقاط کم ریسک جهت ورود به معامله، حد ضرر و خروج استفاده میشود، چرا که رفتار قیمت در این سطوح اغلب قابل پیش بینی تر است. الگوهای کندل استیک از محبوب ترین ابزارهای پرایس اکشن کلاسیک هستند و رفتار لحظهای خریداران و فروشندگان را نشان میدهند. هر کندل، چهار دادهی مهم از جمله قیمت باز شدن، بسته شدن، بیشترین و کمترین قیمت را نمایش میدهد. الگوهایی مثل پینبار (Pin Bar)، انگالفینگ (Engulfing) و دوجی (Doji) از مهمترین نمونهها هستند. تریدرها از این الگوها برای تشخیص تغییر جهت، ادامه روند یا تأیید نقاط ورود و خروج استفاده میکنند. ترکیب کندلاستیک با سطوح حمایت و مقاومت، دقت تحلیل را چند برابر میکند. برای آشنایی دقیق تر با کاربرد و نحوه ی تشخیص این الگو ها، پیشنهاد میکنیم مقاله ی بهترین کندلها برای معامله را مطالعه کنید. الگوهای هندسی (Chart Patterns) ساختار های بصری اند که روند بازار و احساسات تریدرها را آشکار میکنند. مثلث ها و پرچم ها معمولاً نشانهی ادامه روند هستند، در حالیکه الگوی سر و شانه اغلب بیانگر بازگشت روند است. تشخیص درست این اشکال به معامله گر کمک میکند نقاط احتمالی تغییر جهت را قبل از وقوع شناسایی کند. این الگوها به ویژه در تایم فریمهای بالا اعتبار بیشتری دارند و یکی از ستون های اصلی پرایس اکشن کلاسیک به شمار میروند.
ابزار فیبوناچی بر پایه نسبت های ریاضی طبیعی ساخته شده و در بازار برای پیدا کردن نقاط اصلاح یا بازگشت قیمت کاربرد دارد. تریدرها با ترسیم فیبوناچی میان دو نقطهی قله و کف، سطوحی مثل ۳۸٫۲٪ یا ۶۱٫۸٪ را مشخص میکنند که معمولاً قیمت به آن ها واکنش نشان میدهد. این سطوح برای شناسایی نواحی بالقوه ی ورود، تعیین حد ضرر یا پیش بینی پایان اصلاح بازار بسیار مؤثرند. ترکیب فیبوناچی با ساختار روند، یکی از پایه های تصمیم گیری در پرایس اکشن کلاسیک است. هارمونیک تریدینگ یکی از پیچیده ترین زیرسبکهای پرایس اکشن است که بر اساس الگوهای هندسی و نسبتهای فیبوناچی طراحی شده است. الگوهایی مانند گارتلی (Gartley)، بت (Bat) و باترفلای (Butterfly) از شناختهشده ترین ساختارهای آن هستند. در این روش، تریدر به دنبال نواحی ای است که چند سطح فیبوناچی با هم هم پوشانی دارند. این نواحی، معمولاً نقاط چرخش قوی در بازار محسوب میشوند. هارمونیک تریدینگ برای معامله گران با تجربه و دقت بالا مناسب تر است. زمانی که بازار در حالت بیروند (Range) قرار دارد، قیمت بین دو محدوده ی افقی نوسان میکند. در این شرایط، تریدرها پرایس اکشن محدوده های عرضه (Supply) و تقاضا (Demand) را بررسی میکنند مناطقی که در گذشته باعث برگشت قیمت شدهاند. ورود در نزدیکی مرزهای این نواحی و خروج هنگام بازگشت قیمت، یکی از روش های پرکاربرد میان تریدرهای رنجترید است. درک درست از رفتار قیمت در این محدوده ها، باعث کاهش خطای ورود به بازار میشود. پیوت ها نقاط کلیدی ای هستند که در آن ها جهت قیمت تغییر میکند. در تحلیل پرایس اکشن، پیوت ها به معامله گر کمک میکنند تا روند فعلی و نواحی احتمالی بازگشت را تشخیص دهد. پیوت تریدینگ معمولاً شامل استفاده از (پیوت پوینت روزانه) است که از میانگین قیمت های روز قبل به دست میآید. این روش برای تریدر هایی که به صورت روزانه یا کوتاه مدت معامله میکنند، ابزاری کاربردی برای یافتن سطوح حمایت و مقاومت پویا محسوب میشود.
مومنتم (Momentum) به سرعت، قدرت و حرکت قیمت اشاره دارد. زمانی که قیمت با شتاب زیادی در حال رشد یا افت است، احتمال ادامه حرکت بیشتر می شود. تریدرهای پرایس اکشن از شکل کندل ها، اندازهیی بدنه آن ها و زاویه ی حرکت قیمت برای سنجش مومنتم استفاده میکنند. تحلیل مومنتم به تشخیص زمان ورود به معاملات رونددار کمک میکند و در عین حال، هشدار زودهنگام برای احتمال تغییر جهت میدهد. واگرایی زمانی رخ میدهد که جهت حرکت قیمت با جهت اندیکاتور همخوانی ندارد مثلاً قیمت در حال صعود است اما RSI روند نزولی نشان میدهد. این پدیده معمولاً نشانهی تضعیف روند فعلی و احتمال بازگشت بازار است. ترکیب پرایس اکشن با واگراییها، دید دقیق تری از رفتار واقعی بازار میدهد. تریدرهای حرفهای از واگراییها برای تأیید سیگنال های ورود یا خروج خود استفاده میکنند. در این روش، علاوه بر حرکت قیمت، حجم معاملات نیز مورد بررسی قرار میگیرد. افزایش حجم در هنگام شکست سطوح مهم، نشانه ی قدرت روند است، در حالی که کاهش حجم میتواند هشدار بازگشت باشد. پرایس اکشن حجمی به معامله گر کمک میکند تا تشخیص دهد پشت حرکات بازار چه میزان تقاضا یا عرضه واقعی وجود دارد. این تحلیل معمولاً در بازارهایی مثل سهام و کریپتو بسیار کارآمد است. ساختار بازار به چگونگی شکل گیری کف ها و سقف های قیمتی در یک روند اشاره دارد. تریدر با بررسی توالی سقف ها و کف های بالاتر یا پایین تر، میتواند جهت کلی بازار را شناسایی کند. زمانی که این ساختار شکسته میشود، معمولاً سیگنال تغییر روند صادر میشود. تحلیل ساختار بازار، هستهی اصلی بسیاری از سبک های مدرن پرایس اکشن است و پایهای ترین روش برای درک رفتار واقعی قیمت محسوب میشود.
بهترین سبک پرایس اکشن مدرن در سال ۲۰۲۵ عبارت اند از: که در ادامه، به بررسی جزئیات و ویژگی های هر یک از این سبک ها خواهیم پرداخت تا بتوانید سبکی را انتخاب کنید که با نوع بازار و استراتژی شخصی شما بیشترین همخوانی را دارد. ال بروکس یکی از شناخته شده ترین اساتید پرایس اکشن در دنیاست. روش او بر تحلیل (میله به میله) (Bar-by-Bar) تمرکز دارد، یعنی بررسی دقیق هر کندل برای درک رفتار معامله گران در لحظه. در این سبک از هیچ اندیکاتوری استفاده نمیشود و تمرکز کاملاً بر ساختار بازار، شکست ها و اصلاح هاست. سبک ال بروکس برای تریدرهایی مناسب است که به دنبال درک عمیق رفتار قیمت و تصمیم گیری دقیق در تایم فریمهای پایین هستند. برای آشنایی کامل با مبانی و ساختار فکری این روش، پیشنهاد میکنیم مقاله ی پرایس اکشن ال بروکس چیست؟ را مطالعه کنید.
لنس بگز یکی از معامله گران برجسته ی پرایس اکشن است که تأکید زیادی بر چند تایم فریم بودن تحلیل دارد. در این سبک، معامله گر ابتدا روند کلی بازار را در تایم فریم های بالاتر مشخص کرده و سپس در تایم فریم های پایین تر به دنبال نقاط ورود دقیق میگردد. این رویکرد باعث میشود تحلیل هم زمان با روند کلان و جزئی بازار انجام شود و تصمیم گیری ها منطقی تر باشند. سبک RTM بیشتر بر اساس نواحی عرضه و تقاضا و رفتار قیمت در زمان های فشرده سازی یا انباشت نقدینگی بنا شده است. معامله گر در این روش به دنبال نقاطی است که قیمت در آن آمادهی حرکت سریع و قدرتمند است. این سبک نیازمند دقت بالا و درک عمیق از ساختار بازار است، اما در صورت تسلط، یکی از دقیق ترین روش ها برای ورود زودهنگام به حرکات قوی محسوب میشود. سبک ICT توسط تریدری با همین نام توسعه یافته و تمرکز آن بر مفاهیم پول هوشمند و نقدینگی بازار است. در این سبک، معامله گر رفتار مؤسسات مالی و بانک ها را تحلیل میکند تا پیش از تغییر جهت بازار، موقعیت مناسب را شناسایی کند. ترکیب ICT با ساختار بازار و مدیریت ریسک دقیق، این روش را به یکی از محبوب ترین سبک های مدرن پرایس اکشن تبدیل کرده است. در این روش، تحلیل گر نواحی ای را مشخص میکند که در آن ها فشار خرید یا فروش به طور محسوسی بر بازار تأثیر گذاشته است. این نواحی معمولاً محل برگشت یا ادامه ی روند هستند. پرایس اکشن عرضه و تقاضا به معامله گر کمک میکند تا پیش از حرکت اصلی قیمت وارد بازار شود و نسبت ریسک به بازده بهتری بدست آورد.
مفهوم پول هوشمند (SMC) بر پایه ی بررسی رفتار بازیگران بزرگ بازار شکل گرفته است. در این سبک، تمرکز بر ساختار نقدینگی، مناطق جمع آوری سفارش ها و شکست های معتبر است. معامله گر با دنبال کردن رد پای پول های بزرگ، سعی میکند در همان جهت حرکت کند. این روش دیدی تحلیلی تر نسبت به بازار ارائه میدهد و پایه ی بسیاری از سبکهای مدرنتر محسوب میشود. نایل فولر یکی از شناخته شدهترین مدرسان پرایس اکشن است که روش ساده و مؤثری برای تحلیل بازار ارائه داده است. در سبک او، تمرکز بر کندل های روزانه و نواحی حمایت و مقاومت اصلی است. فولر اعتقاد دارد سادگی و صبر کلید موفقیت در ترید است. به همین دلیل سبک او برای تریدرهای تازه کار گزینه ای بسیار مناسب به شمار میرود. سبک وودز تمرکز ویژه ای بر شکست های قیمتی (Breakouts) و نقاط بازگشت دارد. تریدر در این روش با بررسی حجم، ساختار و کندل های کلیدی، زمان احتمالی شروع یک روند جدید را تشخیص میدهد. پرایس اکشن وودز بیشتر برای بازارهایی با نوسانات بالا مانند فارکس و کریپتو کاربرد دارد. سم سیدن خالق مفهوم (منطقه تصمیم) در بازار است یعنی نواحی ای که تعادل میان خریداران و فروشندگان به هم میخورد. در سبک او، تمرکز اصلی بر شناسایی این نواحی و معامله در جهت عکس حرکات غیر واقعی بازار است. پرایس اکشن سم سیدن به دلیل ساختار منظم و منطق ساده اش، میان تریدرهای حرفهای محبوبیت زیادی دارد.
روش وایکوف بر پایه ی روانشناسی بازار و روابط میان قیمت، حجم و زمان شکل گرفته است. در این سبک، مراحل انباشت، توزیع، روند صعودی و نزولی بررسی میشوند تا رفتار بازیگران بزرگ بازار شناسایی شود. تحلیل وایکوف یکی از پایه های اصلی درک مفهوم (پول هوشمند) در پرایس اکشن مدرن است. اگر به دنبال درک عمیق تری از احساسات و ذهنیت تریدرها در بازار هستید، مطالعه ی مقاله ی روانشناسی ترید چیست؟ میتواند دید جامع تری به شما بدهد. توماس بولکوفسکی به عنوان یکی از پژوهشگران برجستهی الگوهای نموداری شناخته میشود. سبک او ترکیبی از تحلیل آماری و مشاهده محور است. بولکوفسکی با بررسی هزاران نمونه ی تاریخی از حرکات قیمت، احتمال موفقیت هر الگو را محاسبه کرده است. نتیجه ی کار او منبعی ارزشمند برای تریدرهایی است که به تحلیل داده محور علاقه دارند. آلفونسو مورنو با توسعه ی سبک (عرضه و تقاضای پویا) (Dynamic Supply & Demand) رویکردی نوین به پرایس اکشن ارائه کرد. در روش او، نواحی عرضه و تقاضا بر اساس تغییر ساختار روند به روز میشوند. این شیوه باعث میشود معامله گر با بازار در حال تغییر همگام بماند و فرصت های جدید را سریع تر شناسایی کند. منصور ساپاری یکی از مدرسین ایرانی است که سبک شخصی خود را بر پایهی رفتار نقدینگی و مفهوم شکستهای فریبنده (Fake Breakouts) توسعه داده است. در این سبک، تریدر یاد میگیرد چگونه نقاط برگشت را قبل از فعال شدن سفارش های بزرگ تشخیص دهد. سادگی و اجرای سریع از ویژگی های کلیدی سبک ساپاری است. سبک LIT بر پایهی معاملات روزانه و واکنش سریع به حرکات قیمت طراحی شده است. تریدر در این روش، با تحلیل ساختار لحظهای بازار، در تایم فریم های پایین وارد موقعیت های کوتاه مدت میشود. این سبک برای بازارهایی با نوسانات بالا و نقدینگی زیاد، مانند فارکس و کریپتو، بسیار کارآمد است.
با وجود شباهت های مفهومی، سبک های پرایس اکشن هر کدام زاویهی دید و روش تحلیلی خاص خود را دارند. برخی بیشتر بر رفتار کندل ها و سطوح قیمتی تکیه دارند، در حالی که برخی دیگر ساختار بازار، نقدینگی و تصمیمات پول های بزرگ را بررسی میکنند. انتخاب بهترین سبک پرایس اکشن به شخصیت تریدر، تایم فریم کاری و سطح تجربه بستگی دارد. در جدول زیر، خلاصه ای از تفاوت ها و مزایای شاخص هر سبک را مشاهده میکنید: در بازارهای مالی، تسلط بر پرایس اکشن یعنی توانایی درک زبان واقعی قیمت بدون وابستگی به ابزارهای پیچیده. اما نکتهی کلیدی این است که هیچ (بهترین سبک پرایس اکشن) مطلقی وجود ندارد بلکه هر تریدر باید سبکی را انتخاب کند که با ذهنیت، شخصیت و اهدافش سازگار باشد. سبکهای کلاسیک، برای تریدرهایی مناسب اند که به دنبال چارچوب های ساده و قابل اعتماد هستند، در حالی که سبک های مدرن، به کسانی کمک میکنند که به دنبال درک عمیق تر از ساختار بازار و رفتار بازیگران بزرگاند. ترکیب تجربه شخصی با اصول پرایس اکشن، مسیر رشد واقعی یک معامله گر را میسازد. مهم تر از انتخاب سبک، پایبندی به آن، تمرین مداوم و مدیریت احساسات است چرا که در نهایت، انضباط و درک رفتار قیمت است که تفاوت میان یک تریدر حرفه ای و یک تازه کار را رقم میزند.
هر دو سبک کاربردی هستند، اما انتخاب آن به نوع تریدر بستگی دارد. سبک کلاسیک برای شروع و معاملات ساده تر مناسب تر است، در حالی که پرایس اکشن مدرن دید عمیق تری از ساختار بازار و رفتار مؤسسات مالی ارائه میدهد. بله، سبک ال بروکس به دلیل جزئی نگری و تحلیل کندل به کندل، برای مبتدی ها چالش برانگیز است. اما اگر به مرور و با تمرین یاد گرفته شود، یکی از دقیق ترین روش ها برای درک رفتار قیمت محسوب میشود. سبک های کلاسیک بر پایهی کندل استیک و الگو های قیمتی شکل گرفتهاند، اما سبک های مدرن بیشتر به ساختار بازار، نقدینگی و جریان سفارش ها توجه دارند. سبک های ساده تر مانند نایل فولر و لنس بگز بهترین گزینه برای شروع هستند. این روش ها به شما کمک میکنند تا بدون پیچیدگی های زیاد، رفتار قیمت را مرحله به مرحله درک کنید.
برخی از تریدرها با سبک های سنتی تر مانند حمایت و مقاومت یا خطوط روند نتیجه میگیرند، در حالی که گروهی دیگر، سبکهای مدرن تری مثل ال بروکس یا ICT را ترجیح میدهند. آشنایی با تفاوت این سبکها و شناخت نقاط قوت هر کدام، به شما کمک میکند تا دید بهتری نسبت به تصمیمات معاملاتی خود پیدا کنید. در این مقاله از آموزش متوسطه ارز دیجیتال مجله زرین بیت، به بررسی بهترین سبک های پرایس اکشن خواهیم پرداخت.پرایس اکشن چیست؟
اهمیت شناخت سبکهای پرایس اکشن
انواع دسته بندی پرایس اکشن
پرایس اکشن کلاسیک
پرایس اکشن مدرن
معرفی بهترین سبک پرایس اکشن کلاسیک
سطوح حمایت و مقاومت (Support & Resistance)
خطوط روند و کانال ها (Trendlines & Channels)
الگوهای کندل استیک (Candlestick Patterns)
الگوهای هندسی مانند مثلث، پرچم و سر و شان
فیبوناچی و سطوح اصلاحی (Fibonacci Retracements)
هارمونیک تریدینگ (Harmonic Trading)
تحلیل محدوده های رنج و عرضه/تقاضا
پیوت تریدینگ (Pivot Trading)
تحلیل مومنتم و قدرت حرکت قیمت
واگرایی ها با اندیکاتور هایی مانند RSI و MACD
پرایس اکشن مبتنی بر حجم (Volume Price Action)
ساختار بازار و نقاط چرخش (Market Structure)
معرفی بهترین سبک پرایس اکشن مدرن
پرایس اکشن ال بروکس (Al Brooks)
پرایس اکشن لنس بگز (Lance Beggs)
پرایس اکشن (RTM)
پرایس اکشن (ICT)
پرایس اکشن عرضه و تقاضا (Supply & Demand)
پرایس اکشن پول هوشمند (Smart Money Concepts)
پرایس اکشن نایل فولر (Nial Fuller)
پرایس اکشن وودز (Woods)
پرایس اکشن سم سیدن (Sam Seiden)
پرایس اکشن ریچارد وایکوف (Richard Wyckoff)
پرایس اکشن بولکوفسکی (Thomas Bulkowski)
پرایس اکشن آلفونسو مورنو (Alfonso Moreno)
پرایس اکشن منصور ساپاری
پرایس اکشن (LIT)
مقایسه بهترین سبکهای پرایس اکشن
سبک پرایس اکشن
رویکرد تحلیلی
سطح سختی یادگیری
مناسب برای
نقاط قوت اصلی
کلاسیک (Classic)
تمرکز بر کندلاستیک، روند و سطوح قیمتی
ساده تا متوسط
مبتدی تا متوسط
سادگی، شفافیت، کاربرد در همه بازارها
ال بروکس (Al Brooks)
تحلیل کندل به کندل و روانشناسی پشت حرکات قیمت
سخت
حرفهای ها
دقت بالا در تشخیص تغییرات جزئی روند
لنس بگز (Lance Beggs)
تحلیل چند تایمفریمی و دنبالکردن روند
متوسط
تریدرهای میانمدت
هماهنگی بین تایم فریمها و سیگنال های چندبعدی
RTM (Ready To Move)
تمرکز بر فشرده سازی قیمت و نواحی نقدینگی
سخت
تریدرهای پیشرفته
نقاط ورود دقیق در آغاز حرکات قوی
ICT
تحلیل ساختار بازار و پول هوشمند
سخت
حرفهایها
دید عمیق نسبت به رفتار مؤسسات مالی
عرضه و تقاضا
شناسایی نواحی خرید و فروش اصلی
متوسط
همه سطوح
نقطه ورود کمریسک و منطقی
Smart Money Concepts
بررسی نقدینگی و شکستهای معتبر
سخت
حرفهایها
درک دقیق از جهت واقعی بازار
نایل فولر (Nial Fuller)
تمرکز بر کندل های روزانه و سطوح کلیدی
آسان
مبتدیها
روش ساده و منظم برای معاملات سوئینگ
وایکوف (Wyckoff)
روانشناسی بازار و رفتار مؤسسات
متوسط تا سخت
میانرده تا پیشرفته
درک فازهای انباشت و توزیع
LIT
تحلیل لحظهای و ورود سریع در بازارهای پرنوسان
سخت
اسکالپرها و تریدرهای روزانه
سرعت بالا و هماهنگی با نقدینگی لحظهای
جمع بندی
سوالات متداول
۲۶ تا از بهترین سبک پرایس اکشن + استراتژی کسب سود روزانه

خلاصه مطلب
در بازارهای مالی، یکی از مؤثرترین روش های تحلیل، استفاده از پرایس اکشن است، روشی که با تکیه بر رفتار قیمت، مسیر بعدی بازار را پیش بینی میکند. اما نکته مهم اینجاست که پرایس اکشن سبک های مختلفی دارد و هرکدام برای نوع خاصی از تریدر مناسباند. انتخاب بهترین سبک پرایس اکشن یعنی پیدا کردن روشی که با شخصیت، تجربه و بازه زمانی معاملات شما هماهنگ باشد. برخی از تریدرها با سبک های سنتی تر مانند حمایت و مقاومت یا خطوط روند نتیجه میگیرند، در حالی که گروهی دیگر، سبکهای مدرن تری مثل ال بروکس یا ICT را ترجیح میدهند. آشنایی با تفاوت این سبکها و شناخت نقاط قوت هر کدام، به شما کمک میکند تا دید بهتری نسبت به تصمیمات معاملاتی خود پیدا کنید. در این مقاله از آموزش متوسطه ارز دیجیتال مجله زرین بیت، به بررسی بهترین سبک های پرایس اکشن خواهیم پرداخت.
جدیدترین مطالب
خرید و قیمت رمز ارزها